در فيلم هاي شيطان پرستي ، ترس همراه نوعي تعليق وجود دارد
که نفس بيننده را بند مي آورد . اگر تا به حال فيلم هايي با موضوع شيطان
پرستي ديده باشيد متوجه شده ايد که کارگردان و بازيگران اين نوع فيلم ها
قصد دارند با نشان دادن وجود شيطان روي زمين به شکلي نمادين به جنگ خير و
شر بروند . اين نوع داستان ها با حس هيجاني که منتقل مي کنند معمولا
پربيننده هستند .بين کارگردان هايي که درباره شيطان پرستي فيلم ساخته اند ،
رومن پولانسکي از همه مشهورتر است .
بچه رزماري /رومن پولانسکي
داستان فيلم « بچه رزماري » درباره زن و شوهر جواني است که با برنامه شوم
همسايه هاي شيطان پرستشان قرار است فرزندي از شيطان را به دنيا بياورند . «
بچه رزماري » يکي از مطرح ترين فيلم هاي تاريخ سينماست که به جرات مي توان
گفت جدي ترين فيلمي بود که موضوع شيطان و شيطان پرستي را پيش کشيد .

اين فيلم يک حادثه عجيب در دنياي فيلمسازي بود و با گذشت نزديک به 50سال از
ساخت آن هنوز هم جزء بهترين فيلم هاي اين زمينه است . با اينکه پولانسکي
هم همين نظر را درباره فيلمش دارد اما يک اتفاق تلخ و غير منتظره در نهم
آگوست 1969 « رزماري » را به تلخ ترين فيلم پولانسکي تبديل کرد .
شارون تيت بازيگر تازه کاري بود که بعد از آمدن به هاليوود با رومن که
کارگردان شناخته شده اي بود ازدواج کرد . زماني که رومن در لندن به سر مي
برد ، شارون که ماه آخر بارداريش را مي گذراند در خانه اش در بورلي هيلز لس
آنجلس مشغول استراحت بود که عده اي به آنجا حمله کردند و او و مهمانانش را
به فحيع ترين شکل با بيش از 100 ضربه چاقو به قتل رساندند ، بعد طنابي دور
گردنش انداختند .
بعد از اين اتفاق رسانه ها قتل شارون را به فيلم بچه رزماري و موضوع شيطان
پرستي ربط دادند ؛ تا اينکه پليس قضائي سه زن و يک مرد را به همراه چارلز
منسون ( رئيس گروه ) دستگير و محاکمه کردند . چارلز منسون که گرايش شيطان
پرستي داشت بعد از يک سال در تاريخ 24 جولاي 1970 در حالي که با چاقو
پيشاني اش را به شکل x بريده بود وارد دادگاه شد و گفت : « من براي جهان
شما يک x هستم و با هيچ دادگاهي نمي توانيد مرا بشناسيد . »
منسون و چهار همدستش در دادگاه عالي کاليفرنيا به اعدام محکوم شدند اما
زماني که لايحه لغو مجازات اعدام تاييد شد آنها به خاطر جنايت هاي بي شماري
که انجام داده بودند به زندان ابد محکوم شدند و هنوز هم در زندان بسر مي
برند .
فيلم بچه رزماري با اينکه فيلم خاطره انگيزي بود اما شيريني هاي جوايزي که
اين فيلم گرفت تا آخر عمر به کام پولانسکي تلخ است . ماموران سر صحنه قتل
شارون تيت هستند .
فرشته سقوط کرده /گريگوري هابليت
« فرشته سقوط کرده » يک فيلم ترسناک ـ معمايي است که در سال 1989 ساخته شد .
کارآگاه جان هابز اصلي ترين شخصيت فيلم است . او مسوول بررسي و رسيدگي به
پرونده يک قاتل زنجيره اي به اسم ادگار ريس است و در تحقيقاتش متوجه مي شود
ماجراي اين قتل ها به پرونده پليسي که 30 سال قبل خودکشي کرده است مربوط
مي شود . او از طريق بازجويي از دختر آن پليس و کتاب هايي که پيدا مي کند
متوجه وجود شيطاني به اسم عزازل مي شود که در جسم انسان ها حلول مي کند و
دست به جنايت مي زند .

تا ده دقيقه اول فيلم چيزي شما را بهت زده نمي کند اما همين طور که پيش مي
رويد اتفاقاتي مي افتد که باورش سخت است ، اين فيلم براي طرفداران دنزل
واشنگتن يک نقش آفريني ناب از اين بازيگر است .
فيلمنامه اين فيلم را نيکلاس کازان ـ فرزند کارگردان معروف اليا کازان ـ
نوشته است که خيلي از منتقدان معتقد بودند او با سابقه اي که پدرش در زمينه
فيلمسازي دارد مي توانست خيلي بهتر از اينها عمل کند. صحنه هاي واقعي اين
فيلم که در زندان تصوير برداري شده در يک زندان واقعي به اسم هولمس بورگ در
شمال شرقي فيلادلفياست که بيشتر از صد سال داير بود . اين زندان در سال
1996 بسته شد .
بازيگران : دنزل واشنگتن ، جان گودمن ، دانلد ساترلند ، امبت داويتس ، جيمز گاندولفيني ، الياس کوئتاس ، رابرت جوي و مايکل ج پاگان.
طالع نحس / جان مور ، ريچارد دونر
« طالع نحس » در ژانر وحشت و موضوع شيطان پرستي همان شهرتي را دارد که « جن
گير » داشت . اين فيلم که اولين نسخه اش در سال 1976 به کارگرداني ريچارد
دانر ساخته شد ، درباره کودکي است که رفتاري شيطاني دارد . اين فيلم با
تاکيد کارگردانش روي عدد 666 که نمادي از شيطان است در تاريخ 6/6/1976 در
آمريکا و کشورهاي ديگر به اکران عمومي درآمد .

رابرت تورن که معاون سفير آمريکا در کشور ايتالياست بعد از مرگ نوزادش
تصميم مي گيرد به خاطر بالا بردن روحيه همسرش کاترين ، پسر بچه اي را که در
بيمارستان مادرش را از دست داده به فرزندي قبول کند .او پنج سال بعد از
بلايي که پسر نامتعادلش سر يک کشيش بيچاره مي آورد متوجه مي شود بچه اش
همان نوزاد شيطان صفتي است که مدتي قبل همه درباره اش حرف مي زدند و مي
گفتند بايد کشته شود . ديمين پسر بچه عجيبي است که به گفته کشيش اصلا از
انسان زاده نشده و ماهيتي شيطاني دارد ؛ هر کس که با او مشکلي داشته باشد
به طرز مشکوکي کشته مي شود . در نسخه دوم فيلم ، ديمين را مي بينيم که به
پسر نوجواني تبديل شده که تحت سرپرستي عمو سام است . او از معلم مدرسه اش
مي شنود که قدرت عجيبي دارد ومأموريت هاي زيادي به عهده اش است . او عدد
666 را در فرق سرش پيدا مي کند و دست به خودکشي مي زند ...
وکيل مدافع شيطان / تيلور هکفورد
وکيل مدافع شيطان در سال 1997 بر اساس رماني از اندرو نيدرمن ، نويسنده
نيويورکي ساخته شده است . اين فيلم داستان مردي به اسم کوين بومن است که به
طور ناخواسته وکيل مدافع شيطان مي شود و همان اول راه همسرش مري را از دست
مي دهد .

مردي به اسم جان ميلتون که خودش يک شيطان مجسم است به او پيشنهاد همکاري مي دهد و اين آغاز همراهي اين وکيل جوان با شيطان است .
خانه شيطان /تي وست
اسم « خانه شيطان » اولين بار در سال 1996 روي فيلمي از جورج مليس گذاشته
شد . فيلمي که او ساخت درباره وجود شيطان در يک شهر کوچک بود . به فاصله 13
سال براي دومين بار تي وست شروع به نوشتن فيلمنامه اي با همين نام کرد و
بعد از مدتي آن را ساخت . داستان اين فيلم به 30 سال قبل بر مي گردد که
دختر جواني به سم سامانتا هيوز دنبال يک کار نيمه وقت مي گردد تا هم به
درسش برسد و همه زندگي اش را تامين کند . سامانتا تصميم مي گيرد در خانه اي
نگهداري از کودکي را بر عهده بگيرد . براي همين با يکي از دوستانش به خانه
اي بزرگ و قديمي مي رود که کيلومترها از شهر فاصله دارد . زماني که آنها
به خانه مي رسند ماه گرفتگي اتفاق مي افتد . او صاحبخانه مخوفي دارد که راز
بزرگي در سينه اش است . خيلي ها اعتقاد دارند که اين فيلم از روي يک
ماجراي واقعي ساخته شده است اما مطبوعات در اين باره هنوز خبر رسمي اي
منتشر نکرده اند . يکي از خدمه هاي محلي که در اين فيلم نقش سياهي لشکر را
بازي مي کرد مورد حمله قرار گرفت و گلوله يک هفت تير به اشتباه به سمت او
نشانه رفت .
دروازه نهم / رومن پولانسکي
همان طور که گفتيم رومن پولانسکي بيشتر از بقيه همکارانش به موضوع شيطان
پرستي پرداخته است که يکي از اصلي ترين آنها همان « بچه رزماري » است .
خيلي ها فکر مي کردند بعد از مرگ شارون تيت او ديگر سمت ساخت اين نوع فيلم
ها نرود اما اين اتفاق نيفتاد و « دروازه نهم » به کارگرداني رومن در سال
1999 با موضوع شيطان پرستي به اکران عمومي درآمد .

دين کارسو يکي از دلالان معروف کتاب هاي ناياب است که نسخه اي از « دروازه
نهم پادشاهي تاريکي ها » توسط يکي از مشتريان ثروتمندش به اسم بالکان به
دست او مي رسد و قرار مي شود او دو نسخه ديگر از کتاب را برايش پيدا کند .
بعد از کمي تحقيق مشخص مي شود نويسنده اين کتاب به جرم نگارش آن در آتش
سوزانده شده ، دو نسخه ديگر کتاب هم در پرتغال نزد ويکتور فارگاس و در
فرانسه نزد زني به اسم کسلر است .
بعد از کشته شدن يکي از همکاران کسلر ، دين متوجه مي شود اين سه کتاب زماني
که در کنار هم قرار مي گيرند مثل اين است که شيطان حلول مي کند و دست به
کارهاي خطرناک مي زند .البته اتفاقات ناگواري در ادامه اين فيلم رخ مي دهد
که اشاره مستقيمي به مسائل شيطان مثل عدد 666 دارد .
خط اصلي داستان درباره شيطان پرستاني است که تلاش مي کنند به قلمرو شيطان
دست پيدا کنند . رومن داستان اين فيلم را از روي کتابي به قلم آرتور پرز
رورت نويسنده و روزنامه نگار اسپانيايي نوشته است .